گزارش مراسم دومین سالگرد ارتحال مرجع فقید حضرت آیت‌الله العظمی محقق کابلی در دفتر مرکزی قم


قسمت سوم

صحبت‌های حجت الاسلام و المسلمین جناب استاد وثوقی ارزگانی سومین بخش از این مراسم بود. ایشان با گرامیداشت دومین سالیاد ارتحال حضرت آیت‌الله العظمی محقق کابلی رحمت‌الله علیه و اتحاف دعا به روح ملکوتی آن فقید سعید و شهدای حوادث اخیر کابل، سخنان خویش را پیرامون اجتهاد و مرجعیت و برکات آن در جامعه ارائه نمود. ایشان با قرائت فرازی از آیه 122 سوره مبارکه توبه« فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» گفت: مقام علما، فقها و مراجع، بسیار مقام بلندی است و در منابع اسلامی، هیچ یک از اصناف جامعه به این میزان مورد تکریم واقع نگردیده است، در منابع دینی، از عالمانِ دین و فقهاء با عناوین حصون اسلام، مبین دین، پاسدار شریعت، حافظ حقوق و عدالت اجتماعی در جامعه یاد شده است و جایگاه انبیاء بنی‌اسرائیل دارد.

استاد وثوقی ارزگانی گفت: هم شیعه و هم اهل‌سنت چنین باور دارند که هم دین اسلام اجتهادپذیر است و هم انسان‌ها می‌توانند با اتخاذ روش و تربیت صحیح اجتهاد کنند، اگر چنین نبود، تَفَقُّه معنای روشنی نخواهد داشت و تکلیف تَفَقُّه به عهده انسان گذاشته نمی‌شد؛ زیرا خداوند متعال کسی را به چیزی که در توان او نیست، مکلف نمی‌نماید. ایشان فرمود: روایت صحیح‌السندی نیز در دست داریم مبنی بر اینکه ممکن است در میان متاخران و آیندگان، کسانی پیدا شود که نسبت به گذشتگان فقیه تر باشند. چنانکه در تاریخ فقه و فقهای شیعه، همین مدعا تایید شده است و برخی از فقهای متاخر دقیق‌تر و فقیه‌تر از فقیهان قدیم بوده‌اند. حجت الاسلام و المسلمین وثوقی گفت تاریخ اجتهاد و تقلید، تا حدودی در میان اهل‌سنت و شیعه متفاوت است. اهل‌سنت تا قرن هفتم مانند تشیّع، هم اجتهادپذیری دین و هم توان انسان را در کسب اجتهاد قبول داشتند. اما در قرن هفتم جمعی پیدا شدند و اجتهاد را در چهار مذهبِ مشخص، محدود کردند. واقعا نمی‌دانیم از نظر این بزرگواران، دین اجتهادپذیری خودش را از دست داد و یا مسلمانان، توان خویش را از دست دادند! از نظر تشیع این راه همیشه باز بوده است؛ اگرچه در قرن دهم یک جریان به نام اخبارگری پیدا شد که با اجتهاد میانه نداشت، اما این جریان، دوام نیافت و به زودی از رونق افتاد.

حجت الاسلام استاد وثوقی ارزگانی گفت: هرچند مسیر اجتهاد در جوامع علمی شیعه همواره باز بوده، اما به لحاظ تاریخی، همه ملت‌ها‌ و اقوام راهِ یک نواخت نداشته‌اند. تا قرن هفتم اکثر مجتهدین از لبنان و عراق و حلب بوده‌اند، از قرن هفتم به این سو، اکثر مجتهدین و مراجع از ایران و خراسان بوده‌اند. در این میان، شیعیان افغانستان، با اینکه جزء نخستین شیعیان است و در طول تاریخ، مدارس و حوزه‌های شیعیان افغانستان کم و بیش جاری بوده و محدثین بزرگی مانند ابوخالد و دیگر محدثانی با نام‌های بلخی، خراسانی، سیستانی، غزنوی، در اسناد روایات ... داشته‌اند، چنانکه مرحوم صدوق در مقدمه من لایحضره الفقیه آورده است. با این‌همه جایگاه اجتهاد و مرجعیت در میان مردم ما کم رنگ بوده است. درست است که مجتهدینی مانند مرحوم آخوند خراسانی، سردار کابلی، و دیگر مجتهدان متاخر داشته‌ایم، اما جایگاه اجتهاد و مرجعیت، چندان پر رنگ نبود.

حضرت استاد وثوقی ارزگانی با اشاره به مرجعیت حضرت آیت‌الله محقق کابلی ره گفت: حضرت آیت‌الله محقق کابلی ره هم از حیث اجتهاد و هم از حیث مرجعیت، جایگاه ویژه و برجسته داشت و دارد. او در دورانی طلبگی را اختیار کرد که هم‌نسلان و جوانان هم‌عصر وی یا گرویده شرق بودند و یا غرب؛ آیت الله محقق با عزیمت و اقامت در نجف اشرف، تمام اهتمامِ خودش را به تحصیل علم اختصاص داد و پس از اقامت نوزده بیست سال در کنار بارگاه امام علی علیه‌السلام، در قامت یک مجتهدِ تمام، به وطن مراجعت کرد. رَهآورد اقامت او در نجف این بود که در ادبیات عرب مسلط شد، در رجال صاحب‌نظر، در اصول متخصص و در فقه به کمال اجتهاد نایل آمد. استاد وثوقی گفت: شما بروید یک بار، کتاب طهارت، بحث طهارت اهل کتاب را مطالعه کنید، می‌بینید که چگونه نظریات بررسی شده، ادله‌ها آورده شده، سنجش و ارزیابی شده و نظریه مختار تبیین و استدلال شده است. چنین چیزی تنها از یک مجتهد بر آمده است. دستیابی به چنین مقامی یک ذهنیت را از بین مردم افغانستان زدود، ذهنیتی که برخی از هموطنان افغانستانی نیز بدان باور داشتند: اینکه افغانستانی‌ها مجتهد نمی‌شوند.

استاد وثوقی ارزگانی در بخش دیگری از سخنانش نقش مرجعیت حضرت آیت‌الله کابلی ره را تبیین نمود و گفت: مردم افغانستان، مسایل و مشکلات مخصوص خودشان را داشتند؛ گره گشایی از این مشکلات می‌طلبید که مرجعی از بین خودشان داشته باشند. حضرت آیت الله کابلی ره وقتی این نیاز را دید، با توکل به خداوند وارد میدان شد و مایه هویت و عزتِ مردمِ مومن افغانستان شد. استاد وثوقی گفت: حضرت آیت‌الله کابلی ره از عدالت اجتماعی دفاع کرد، از جهاد و مقاومت مردم افغانستان پشتیبانی کرد، از دین و فرهنگ این مرزبوم پاسداری کرد، و مورد تایید الهی و محبوبیت مردم قرار گرفت. استاد وثوقی گفت: برکات و خدمات مرجعیت ایشان، بسیار برجسته است. در داخل و خارج کشور ثمرات و آثار آن قابل مشاهده است. مراکز، مدارس، موسسات، مساجد، مُصلّی‌ها و فعالیت دفاتر ایشان، محسوس و روشن است. حجت الاسلام و المسلمین وثوقی ارزگانی گفت: همه می‌دانید مرجعیت آیت‌الله العظمی محقق کابلی به طلاب افغانستانی آبرو و سربلندی داد، من تعجب می‌کنم از این که برخی از مبلغان افغانستان وقتی در برخی مناطق انجام وظیفه می‌کنند، افغانستانی بودن‌شان را عیب می‌دانند و می‌گویند من از خراسان و یا فلان جا هستم.

استاد وثوقی گفت: مرحوم حضرت آیت‌الله کابلی ره هم قبل از مرجعیت و هم بعد از مرجعیت مدافع حقوق و عدالت اجتماعی بود. خواهش من این است که این بخش از زندگی مرحوم آیت‌الله کابلی مورد اهمال قرار نگیرد. او در آغاز، رئیس شورای عالی نظارت حزب وحدت بود، پیشگام و پشتیبان جریان عدالت خواهی بود. برای حل مشکلات مردم قدم برداشت، خواست شیعیان افغانستان را در مصاحبه های خودش مطرح کرد. گروه‌ها و احزاب را به وحدت دعوت کرد و به فعالیت آنان، مشروعیت بخشید. همه می‌دانید که یکی از توطئه‌های همیشگی علیه مردم ما این بود که شما از دیگران و بیگانگان پیروی می کنید، مرجعیت ایشان بود که این توطئه‌ را از بین برد و خُنثی کرد. نظر معتدل و صائب‌شان در ارتباط با برادران اهل‌سنت کشور، یکی دیگر از این خدمات بود. بی‌جهت نبود که برادران اهل‌سنت نیز در فراق ایشان مراسم برگزار و شرکت کردند.

استاد حوزه علمیه گفت: خدمات مرجعیت ایشان به این میزان، خلاصه نمی‌شود. تربیت شاگردانِ برجسته در تراز مرجعیت، یکی از خدمات ماندگار این مرجع عزیز بود و این خدمتی کمی نیست. خدماتی که در دوره مرجعیت ایشان انجام شد، در هیج دوره انجام نشده است؛ این یک حرف و ادعا نیست، بلکه واقعیتی است که در کابل، هرات و بامیان، مزار و جای جای کشور می‌بینید. استاد وثوقی گفت خلف صالح ایشان حضرت آیت‌الله فاضلی بهسودی باید با قوت همین راه را ادامه بدهد و همین اهداف را تعقیب نمایند. هم در تقویت مراکز علمی و دینی، هم در دفاع از مردم، هم پشتیبانی از جریان عدالت خواهی و هم در دعوت به اتحاد و همبستگی میان مردم. تنها به کارهای فرهنگی فرعی بسنده نشود؛ زیرا انتظار مردم از دستگاه و پایگاه مرجعیت این است که برای سرنوشت مردم چاره‌اندیشی نماید. از حضرت آیت‌الله العظمی فاضلی بهسودی تمنا می‌کنیم که با اشراف ایشان همکاری بین مرجعیت و مردم به حد اکثر برسد و در دورانِ مرجعیتِ معظم له، این قد‌م‌ها با قدرت و قوت بیشتر تعقیب شود. و خطرِ حذف‌شدن مردم ما مورد توجه قرار گیرد.

استاد وثوقی در پایان سخنان گفت: شکی نیست که مرجعیت حضرت آیت‌الله محقق کابلی برای مردم ما ایجاد فرصت و هویت کرد؛ خدمات ایشان نیز قابل انکار نیست، خودباروی مردم ما از این رهگذر نیز، جای انکار ندارد؛ منتها یک خطر هم در کمین است و آن اینکه با مساله مرجعیت، مانند کشاورزان هموطن ورامینی معامله نکنیم! آنها وقتی می‌بیند یک‌سال که هم قیمت خیار خوب است و هم زمین استعداد تولید محصول را دارد، همه کشاورزان خیار می‌کارند! اجتهاد یک امتیاز است و باید همه طلاب برای دستیابی به آن، تلاش کنند، اما مرجعیت تکلیف‌شان جدا است.

مشروع سخنان حجت الاسلام و المسلمین استاد وثوقی ارزگانی را از طریق پایگاه‌های اطلاع‌رسانی و شبکه‌های اجتماعی مرجعیت دنبال نمایید.

مدیریت فرهنگی دفتر حضرت آیت‌الله العظمی فاضلی بهسودی دام‌ظله.


چاپ